اصول مطالعه ثمربخش

نحوه تفکر و   زندگی هر انسانی در شخصیت او نهفته است و شکل گیری شخصیت، تابع تمامی مراحل و   تحولات گذشته زندگی است. در بررسی عوامل و مراحل تکامل شخصیت افراد به منظور   بهبود کیفیت زندگی آنان، نمی توان از جایگاه والا و نقش ارزنده تحصیلات چشم پوشی   کرد. حتی می توان گفت در جوامع در حال توسعه و رو به رشد ـ همچون ایران ـ یکی از   مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر زندگی و شخصیت افراد، سطح تحصیلات آنهاست ؛ زیرا   عرصه های مختلف زندگی در حال گذر از مرزهای سنتی هستند و این تحولات، انسان را   بیش از پیش، نیازمند سازگاری

عقاید و   آرمان های گذشته و رخدادهای جدید می گرداند.

تحصیلات،   افزون بر دور نماندن از تحولات سریع و چشم گیر علمی ای که شاهد آنیم، موجب تثبیت   هویت، قدرت در عمل، ارتقای فرهنگ، تضمین زندگی بهتر و کسب موقعیت اجتماعی بالاتر   می شود. جایگاه و نقش این چنینی تحصیل در جامعه ما با رشد بی رویه مدرک گرایی و   تفکرات نادرستی از قبیل چشم و همچشمی و… مشکلاتی را برای دانش آموزان و   خانواده های آنان به وجود آورده است. در چنین جوّی، نگرش به تحصیل، تنها با هدف   کسب نمره بهتر صورت می گیرد و چنین دیدی علاوه بر بالا بردن انتظار والدین،   موجبات نگرانی و بی علاقگی بیشتر به تحصیل را فراهم آورده، که موجب افت تحصیلی   بسیاری از دانش آموزان شده است.

هم اکنون   مسئله اُفت تحصیلی یکی از جدی ترین مشکلات نظام آموزشی کشور است که طبق آمار، هر   سال، میلیاردها تومان خسارت به بار می آورد. اگرچه اُفت تحصیلی به مسائل زیربنایی   بسیاری از جمله جنبه های آموزشی، انگیزشی، عاطفی، فرهنگی، شناختی و اجتماعی باز   می گردد، اما اساسی ترین مسئله به کیفیت برخورد دانش آموزان با فرایند آموزش و   شیوه مطالعه آنان مرتبط است، و البته این ضعف، بیشتر متوجه نظام آموزشی است که   اطلاعات درستی درباره شیوه مطالعه صحیح و ثمربخش به دانش آموزان ارائه نمی دهد.

هدف از این   نوشتار مختصر، آشنا نمودن دانش آموزان با شیوه مطالعه ثمربخش است به گونه ای که   در آن بتوان مطالب را در زمان کمتر فهمید، آسان تر به خاطر سپرد، مدت طولانی تری   آن را حفظ نمود و در مواقع امتحان، به راحتی به یادآورد. چنین مطالعه ای از سه   اصل کلی پیروی می کند که می توان آن را به یک سه پایه تشبیه نمود که حذف هر یک   از این پایه ها تعادل آن را برهم می زند. این اصول عبارت اند از: ۱ . یادگیری ؛   ۲ . یادسپاری ؛ ۳ . یادآوری.

البته این   تقسیم بندی به معنای جدا بودن این مراحل از یکدیگر نیست ؛ بلکه این اصول به هم   پیوسته اند و با هم ارتباطی تنگاتنگ و ناگسستنی دارند و کیفیت هر یک بر دیگری   تأثیر می گذارد. تنها هدف این تقسیم بندی، درک بهتر مراحل یادگیری و ترتیب این   مراحل است تا افزون بر بالا بردن کیفیت مطالعه، در صورت بروز مشکل بتوان علت آن   را دریافت.

متأسفانه   بررسی ها نشان می دهند که بیشتر دانش آموزان (و حتّی دانشجویان) تنها یک یا دو   اصل مطالعه را ـ آن هم به صورت ناقص ـ رعایت می کنند و با این کار، بسیاری از   نیروهای خود را هدر داده، مانع بروز استعدادها و توانایی های خویش می شوند. در   صورتی که با رعایت این اصول، افزون بر لذت بردن از مطالعه می توانند نتیجه بسیار   بهتری نسبت به عملکرد فعلی خود بگیرند.

ما در این   بررسی اجمالی، توجّه ویژه خود را معطوف دانش آموزانی نموده ایم که در حال تحصیل   اند و از مدرسه و کلاس، استفاده می کنند ؛ اگر چه دیگر شاغلان به تحصیل، بویژه   کسانی که برای کنکور مطالعه می کنند نیز می توانند با اندکی تغییر از آن بهره   گیرند.

اکنون به   اختصار، به این اصول می پردازیم.

۱ . یادگیری

نخستین مرحله   از مطالعه ثمربخش، یادگیری یا دریافت صحیح مطالب است. این مرحله، مؤثرترین بخش   مطالعه است و اگر درست انجام گیرد، علاوه بر این که مراحل یادسپاری و یادآوری،   کامل تر و راحت تر انجام می شود، بسیاری از موانع مطالعه از جمله حواس پرتی، بی   علاقگی و خستگی نیز از بین خواهد رفت ؛ زیرا این آفات بیشتر به سبب عدم پیشرفت   در مطالعه و درک مطلب بروز می کند و اگر یادگیری به درستی صورت گیرد، موضوع   مطالعه، جذابیت بیشتری می یابد و در نتیجه، تمرکز، بالا رفته، مطالعه، خسته   کننده نخواهد بود. یادگیری وقتی کامل است که مطالبِ خوانده شده، کاملاً درک شود   و برای این که توانایی یادگیری و درک مطلب، افزایش یابد، باید اصول زیر را به   کار بست:

الف . پیش مطالعه (خواندن اجمالی)

همان طور که   قبل از ورزش باید کمی نرمش کرد تا بدن آمادگی لازم را بیابد، و از صدمات احتمالی   نیز محفوظ بماند، برای یادگیری نیز باید از قبل آمادگی داشت تا شرایط بهره وری   بهتر مطالعه فراهم آید و جلو آفاتی همچون حواس پرتی، بی علاقگی و خستگی گرفته   شود. چنین آمادگی ای با خواندن اجمالی درس به دست می آید که اصطلاحا به آن «پیش   مطالعه» می گوییم.

پیش مطالعه   به معنای آشنایی کلی و بررسی اجمالی است. هدف از این بررسی، به دست آوردن تصویری   از درس است تا ذهنْ آمادگی لازم را برای یادگیری بیابد. در این بررسی، باید   مطالب اصلی و فرعی را از هم تشخیص داد و در یک طرح کلی، مطالب را طبقه بندی کرد.   همچنین باید هدف درس و ارتباط آن با مطالب گذشته را فهمید؛ ولی فهمیدن جزئیات و   درک کل مطالب، لازم نیست. در صورتی که مطلب مورد مطالعه دارای شکل، جدول و   نمودار باشد، از آن می توان استفاده بیشتری نمود ؛ زیرا این گونه مطالب در   مقایسه با متن، اطلاعات بیشتری را منتقل می کنند. توجّه به ترتیب تیترهای اصلی و   فرعی و نکات مهم و برجسته در پیش مطالعه حائز اهمّیت است.

پس از آشنایی   کلی با درس، باید به طرح سؤال در مورد مطالب آن پرداخت و آن را در حاشیه کتاب   یادداشت کرد. این کار، تأثیر فراوانی در یادگیری خواهد داشت. هرقدر که مهارت طرح   سؤال بالا رود، یادگیری نیز افزایش می یابد. از این رو گفته اند: «پاسخ های زیبا   از سؤال های زیبا برمی آید». طرح سؤال موجب می گردد در حین و اثنای یادگیری، ذهن   انسان معطوفِ یافتن پرسش های طرح شده باشد و این کار، مانع تشتّت فکری و موجب   افزایش تمرکز می شود. به علاوه، سؤال، تفکر و خلاقیت را برمی انگیزد و با هدایت   یادگیری، توجّه به مطلب را افزایش می دهد. همچنین از یافتن پرسش ها احساس رضایت   به دست خواهد آمد که علاقه به درس را دوچندان می کند.

برای طرح   سؤال از مطالب درس، کلماتی مانند چرا، چگونه، چه طور، کجا، برای چه، چه موقع   و… به کمک انسان می آیند. حتی می توان پرسش ها و تمرینات کتاب را خواند و یا   تیترهای درسی را به صورت سؤال مطرح نمود. زمان مناسب برای پیش مطالعه، شبِ قبل   از درس است و مدت آن می تواند تا ده دقیقه کاهش یابد. البته این بستگی به   توانایی و تمرین دارد. این زمان کوتاه، تأثیر فراوانی در افزایش فهم مطلب و   جلوگیری از تشتّت فکری در کلاس دارد.

ب . کلاس

استفاده صحیح   از کلاس و معلم، نقش مهمی در یادگیری دارد ؛ زیرا مطلبی که شنیده می شود، بهتر   از مطلبی که خوانده می شود فهمیده شده و دیرتر از یاد می رود. اما آفت شنیدن در   این است که سطح درگیری با مطالب ـ نسبت به خواندن ـ کاهش می یابد و در نتیجه،   امکان از بین رفتن تمرکز افزایش می یابد. برای جلوگیری از این آفت و استفاده   کردن بیشتر از کلاس باید حتما با پیش مطالعه سر کلاس حاضر شد و با قرار گرفتن در   جریان درس و کلاس، خود را با آهنگ، بیان و سرعت معلم هماهنگ کرد و سعی نمود تمام   مطالب را در کلاس فهمید. باید از نوشتن جزوه اجتناب کرد و با گوش دادن و فهمیدن   درس، فقط یادداشت هایی از موضوعات مهم (آن هم به صورت خلاصه) تهیه کرد.

باید در کلاس   حضور فعال داشت ؛ زیرا ساکت بودن و فقط گوش دادن، زمینه را برای پراکندگی و   تشویش فکری فراهم می کند. افزون بر این، فعال بودن و طرح پرسش های درسی، موجب   برقراری ارتباط میان دانش آموز و معلم می شود که خود، مانع از بین رفتن تمرکز می   گردد و دانش آموز را با جریان درس پیش می برد. در صورت اشکال در درس، باید موضوع   در کلاس مطرح شود و اصلاً نگران پیش پا افتاده بودن آن نبود ؛ زیرا خجالتْ مانع   بزرگی بر سر راه ارتباط با کلاس و فهم درس است. امام علی(ع) نیز می فرمایند: «کم   رویی، با محرومیت همراه است».(۱)

همراهی با   کلاس و مطرح شدن به عنوان دانش آموز نمونه، بهترین امتیازی است که می توان در   کلاس کسب کرد ؛ زیرا قرارگرفتن در این موقعیت، انگیزه لازم را برای ممتاز ماندن   پدید آورده، موجب تقویت اعتماد به نفس می شود. البته باید مراقب بود که فعال   بودن و سؤال پرسیدن، همراه تفکر و فقط به منظور یادگیری باشد تا در دام رقابت   ناسالم و خودنمایی نیفتاد. در این صورت، علاوه بر از دست دادن محبوبیت در کلاس،   ممکن است با کوچک ترین بی اعتنایی و یا عقب ماندن از درس، فکر، نظام خود را از   دست بدهد.

شرط استفاده   بهینه از کلاس و درس، داشتن آمادگی جسمی و روحی است تا ذهن بتواند در حالت   برانگیخته و فعال عمل کند. برای این منظور، رعایت چند نکته لازم است: بیداری   شبانه تا دیروقت، موجب خواب آلودگی در کلاس شده، یادگیری و فهم مطالب را با مشکل   رو به رو می کند. همچنین نخوردن صبحانه، منجر به ضعف، گرسنگی و در نتیجه، خستگی   زودرس در کلاس شده، کارایی و توان را پایین می آورد. به علت ارتباط مستقیمی که   حالات جسمی و روحی بر میزان فهم و یادگیری دارند، باید با هوشیاری کامل، آرامش،   طراوت و شادابی در کلاس حاضر شد و برای این منظور، شستن دست و صورت و کمی نرمش و   استفاده از هوای آزاد در زنگ های تفریح، بسیار مفید است.

ج . مطالعه (دقیق خوانی)

آخرین مرحله   یادگیری، خواندن برای فهمیدن و درک کامل است. بهترین زمان برای مطالعه دقیق،   همان روزی است که درس در کلاس بیان شده و بیشترین آمادگی ذهنی برای یادگیری وجود   دارد. باید پیش از فراموش شدن مطالب، آن را به طور دقیق و جامع یاد گرفت. اگر از   دو مرحله پیشین با موفقیت عبور کنیم، مرحله یادگیری نیز به طور کامل و با لذت   انجام می گیرد. برای مطالعه دقیق، نخست باید نگاهی اجمالی به درس انداخت تا   مطالب اصلی و فرعی و روند درس یادآوری شود. سپس با تعیین ابتدا و انتهای هر   قسمت، به خواندنِ همراهِ تفکر، به قصد فهمیدن اقدام کرد. خواندن، نباید خشک و   انفعالی باشد؛ بلکه باید فعال و با تمام وجود پیش رود و با درگیر شدن با درس و   ایجاد ارتباط با آن، تمام حواس را روی آن متمرکز کرد. برای همراهی کامل با درس،   خودکار و کاغذ را نباید از خود دور کرد و با نوشتن، علامت زدن، طرح سؤال و… به   ذهن خود در فهم مطالب کمک کرد.

بهترین روش   مطالعه، خواندن انتقادی و کنجکاوانه است. هرچه عادت به خواندن انتقادی بیشتر   شود، در درک مطالب توفیق بیشتری داریم. در هنگام خواندن باید از حفظ طوطی وار   درس به شدت پرهیز کرد؛ زیرا این کار، علاوه بر وقت گیری و خستگی زایی، مانع رشد   فکری و فعالیت ذهنی نیز می شود و نتیجه دلخواهی را هم به همراه نخواهد داشت.   همچنین موجب آشوب فکری و دل سردی از یادگیری می شود.

بعد از فهم   کامل درس، باید کمی به جوانب مطالب اندیشید و سؤالاتی از خود درباره آن پرسید و   سپس با بستن کتاب، مطالب را با جملات خود بیان کرد و ترتیب مطالب و نحوه ارائه   آن را نوشت.این توانایی، بهترین علامت برای فهمیدن درس است؛ ضمن این که انگیزه و   علاقه را نیز افزایش داده، موجب قوی تر شدن و تحرک بیشتر فکر می شود و تمرکز را   نیز افزایش می دهد. برای اطمینان یافتن از یادگیری درس، باید به پرسش ها و   تمرینات کتاب نیز پاسخ گفت و اگر می توان، لازم است که با دوستان خود مطالب را   بحث کرد. البته درس خواندنِ دسته جمعی، معمولاً مفید نیست؛ اما بعد از یادگیری،   بحث و مطرح کردن درس برای هم، بسیار سودمند است؛ زیرا برای یادگرفتن، هیچ چیز   مانند یاددادن مفید نیست.

همان گونه که   در رانندگی نمی توان تمام مسیرها را با یک سرعت پیمود و سرعت در بزرگ راه با   سرعت در کوهستان و یک مسیر پر پیچ و خم فرق می کند، سرعت خواندن دروس مختلف نیز   با یکدیگر فرق می کند و باید با توجّه به نحوه ارائه مطالب، سرعت خود را تنظیم   کرد. اغلب دانش آموزان بدون این که متوجه باشند، از کمی سرعت مطالعه خود رنج می   برند؛ زیرا پایین بودن سرعت مطالعه علاوه بر این که نشانه وجود بعضی آفات مطالعه   است، احتمال از بین رفتن تمرکز را نیز بالا می برد. بدین رو فراگیری فنون   تندخوانی، می تواند بسیاری از مشکلات مطالعه و تمرکز را بگشاید.

نوع خواندن   دروس مختلف نیز متفاوت است؛ مثلاً برای یادگیری ریاضی و فیزیک، صرف شنیدن یا   خواندن، چندان مفید نیست ؛ چنان که آموزش تئوری شنا کسی را شناگر نمی کند و حتما   باید به آب پرید و اصول آن را در عمل اجرا نمود. برای یادگیری ریاضی و درس های   مشابه آن نیز باید بعد از فهمیدن روش کار، به حل مسائل پرداخت و آن قدر خود را   با مسائل درگیر کرد که بر شیوه حل تمرین مسلط شد؛ وگرنه حفظ کامل کتاب ریاضی،   فایده ای نخواهد داشت.

برای بالا   بردن کیفیت مطالعه باید در وضعیت صحیح مطالعه قرار گرفت و بهترین حالت، استفاده   از کتاب خانه های عمومی یا شخصی است. از مطالعه در حالت درازکش و در مکان شلوغ،   بویژه در مقابل تلویزیون باید اجتناب کرد. مکان مطالعه باید از نور و هوای مناسب   برخوردار باشد. نور کم و یا خیره کننده، چشم را خسته می کند و ارتباط با هوای   باز، موجب فعالیت بیشتر سلول های مغزی می شود.

۲ . یادسپاری

برای استفاده   درست از یک کتاب خانه بزرگ، باید تمام کتاب ها به صورت منظم و مرتب و بر یک اساس   مشخص و استاندارد چیده شده باشند؛ زیرا یافتن یک کتاب در کتاب خانه ای که در آن   هیچ نظمی وجود ندارد و هر کتاب در جایی رها شده است، بسیار دشوار و زمان بر است.   حافظه انسان نیز همچون کتاب خانه یا یک بایگانی بزرگ است که اگر مطالب یادگرفته   شده، بدون نظم در آن رها شود، پیدا کردن مطالب، بسیار مشکل خواهد بود. بنابراین،   صِرف یادگیری درس، کافی نیست و باید مطالب را به طرز مشخص و منظمی به ذهن سپرد   تا در موقع امتحان بتوان به آن اعتماد کرد.

گاه   یادسپاری، کاری جدا از یادگیری نیست؛ اما باید توجّه داشت که همزمانی این دو   نباید موجب فراموشی یادسپاری گردد. بعد از آشنایی با اصول یادسپاری، باید مدتی   به طور مستقل و با قصد یادسپاری، زمانی را برای به خاطر سپردن درس ها مشخص کرد و   به تدریج بر اثر تجربه و مهارت می توان همزمان با یادگیری، فنون یادسپاری را نیز   به کار بست. برای آشنایی با روش های یادسپاری، به سه روش بسیار مؤثر به اجمال   اشاره می کنیم:

الف . خلاصه نویسی و طرح شبکه ای

حفظ دروس، به   صورتی که یاد گرفته شده، کار آسانی نیست. برای کمک به حافظه، باید بعد از فهمیدن   و درک کامل درس، با خلاصه کردن مطالب به طوری که شامل تمام نکات کلیدی و مهم   باشد، به دسته بندی و نظم دادن به آنها پرداخت. این کار، اطلاعاتی را که باید   بایگانی شود، به صورت منظم، مرتب ساخته، کمک بسیار بزرگی به حافظه می کند؛ ضمن   این که حفظ کردن خلاصه درس بعد از فهمیدن کل مطلب، بسیار آسان تر از حفظ کل آن است   و زمان کمتری را نیز می گیرد. باید توجّه داشت که زمانی را که صرف خلاصه نویسی و   تنظیم درس می کنیم، به هدر نداده ایم و اتفاقا زمان ذخیره شده محسوب می شود ؛   زیرا علاوه بر سریع تر شدن فهم مطلب و به خاطرسپاری آن، در مرور درس ها نیز   استفاده از این خلاصه ها،کمک بسیاری خواهد نمود.

بهترین زمان   خلاصه نویسی، هنگام مطالعه درس و در حین یادگیری است؛ اما اگر تجربه لازم را   برای این کار نداریم، باید هنگام مطالعه به یادداشت برداری از مطالب پرداخت و پس   از مطالعه، با استفاده از یادداشت ها، خلاصه مطالب را تنظیم کنیم. خلاصه مطالب   باید شامل عبارات و نکات مهم و کلیدی و همچنین مشخص بودن کلمات کلیدی، در هر   جمله باشد که می توان زیر آنها خط کشید و یا با رنگ دیگری نوشت. منظور از کلمات   کلیدی کلماتی است که بیشترین مطلب را از جمله به ذهن منتقل می کند و با یادآوری   آن می توان کل جمله یا مطلب را به یاد آورد.

بهتر است   خلاصه مطالب درس، بعد از تنظیم و دسته بندی در ورقه های کلاسور ثبت شود. برای   نوشتن خلاصه ها، بهتر است از چند خودکار رنگی استفاده کرد تا مطالب اصلی و فرعی   و نکات کلیدی، با رنگ های خاصی مشخص شوند. سپس این برگ ها در جای مخصوصی بایگانی   شود تا بتوان بعدا از آنها استفاده کرد.

مرحله بعد،   تهیه طرح شبکه ای از درس است. منظور از طرح شبکه ای، نموداری است که در آن با   مشخص کردن عنوان اصلی و شاخه های اصلی و فرعی مطالب، تنها از کلمات کلیدی در آن   استفاده می کنیم. در صورتی که مطالب، دارای ترتیب و شماره باشند، این شماره ها   را نیز می توان آورد.

مزیت طرح های   شبکه ای در این است که به خوبی ارتباط مطالب اصلی را با فرعی مشخص می کند که   برای به خاطرسپاری، بسیار مفید است. ضمن این که در طرح شبکه ای از کلمات کلیدی   استفاده می شود و توضیح دیگری در آن نیست و در مرور این طرح ها، مغز فعالیت   بیشتری می نماید و با استفاده از کلمات کلیدی کل مطلب را به یاد می آورد. برای   طرح های شبکه ای مدل های مختلفی وجود دارد که عبارت اند از مدل شعاعی، مدل   سازمانی، مدل درختی و… . برای آشنایی بیشتر با ترسیم طرح شبکه ای در زیر یک   طرح شبکه ای با مدل سازمانی به صورت افقی مربوط به مطالعه ثمربخش، ترسیم شده   است.

یکی از   کشفیات مهم دانشمندان که در یادسپاری مطالب تحولی عظیم به وجود آورد، نحوه   کارکرد مغز است. مغز از دو نیم کره چپ و راست تشکیل شده است که هر سمت، طرف دیگر   بدن را کنترل می کند؛ یعنی نیم کره چپ، سمت راست بدن را تحت کنترل خود دارد و   نیم کره راست، سمت چپ را. همچنین ثابت شد که کارکرد و فعالیت های فکری این دو   نیم کره نیز با هم متفاوت است. نیم کره چپ، فعالیت های فکری مانند منطق،   ریاضیات، تجزیه و تحلیل داده ها و از این قبیل را انجام می دهد و نیم کره راست   به امور هنری، تصاویر، تجسم، شناخت رنگ ها، خیالات و… می پردازد.

در هنگام   یادگیری و یادسپاری، نیم کره چپ مغز، فعال است. تحقیقات نشان داده اند که اگر   بتوان به طور همزمان از دو نیم کره مغز استفاده کرد، کارآیی آن تا چندین برابر   افزایش می یابد. برای استفاده همزمان از دو نیم کره مغز، باید بتوان همراه با   مطالعه به تصویرسازی از مطالب نیز پرداخت و توجّه داشت که هر کتابی تصوّرات ذهنی   نویسنده آن است که به خطوط تبدیل شده و مطالعه، باید برعکسِ نوشتن، تبدیل خطوط   بی روح به یک تصویر زنده و ماندگار باشد. گویایی و ماندگاری یک تصویر بیش از   صدها کلمه است؛ زیرا تصاویر تا مدت ها در ذهن می مانند؛ اما اسامی و کلمات، اثر   کمتری در ذهن می گذارند.

برای این که   بتوان در تصویرسازی به مهارت رسید، باید دو ویژگی «مشاهده» و «تخیّل» را در خود   تقویت کرد و بهترین تمرین، این است که در حین رفت و آمد و در مواقع بی کاری،   صحنه ای را چند ثانیه با تمرکز نگاه کرد و بعد از چند ثانیه، آن را در ذهن تجسم   نمود. این تمرین، علاوه بر این که قدرت مشاهده دقیق و دیدن جزئیات را تقویت می   کند، قدرت تخیل و تصویرسازی را نیز افزایش می دهد و حافظه را به کار واداشته،   موجب تقویت آن می شود. در ضمن این روش، یکی از بهترین تمرینات برای تقویت تمرکز   است. در هنگام مشاهده و تجسم، هرچه بیشتر از حواس خود استفاده کنیم، توانایی ما   بالاتر می رود ؛ مثلاً باید در به خاطر آوردن تصاویر، صداها را شنید، جزئیات را   دید، طعم ها را چشید، چیزها را لمس کرد و احساسات و عواطف را تجربه نمود.

تصویرسازی از   مطالب، یکی از بهترین شگردهای به خاطرسپاری است ؛ زیرا این کار با توجّه، تمرکز   و درک مطلب همراه است و یادسپاری را از یک حالت خشک و بی روح به یک فعالیت مهیّج   و جالب تبدیل می کند. برای تصویرسازی، باید کاملاً مطالب را در ذهن تجسم کرد و   یک تصویر ماندگار از آن به وجود آورد. مثلاً برای یادگیری درس تاریخ، می توان آن   را مانند یک فیلم سینمایی به تصویر کشید و حتی نقشی برای خود در آن در نظر گرفت.   هرچه تصاویر زنده تر و متحرک تر و دارای رنگ، بو، مزه، حرارت، حالت و احساساتِ   بیشتری باشند، ماندگارترند. بسیاری از دروس از جمله جغرافیا، زیست شناسی و فیزیک   را می توان با تصویرسازی بهتر به یاد سپرد. در مورد دروس انتزاعی، مانند ریاضی   نیز تا می توان باید تصویری از مطالب در ذهن درست کرد، مثلاً در بررسی توابع، می   توان شکل و نمودار آن را نیز در ذهن تجسم کرد. در به خاطرسپاری مطالبی که نمی   توان از آن تصویری در ذهن به وجود آورد، بهتر است از اصل همبستگی استفاده کنیم.

ج . همبستگی

همبستگی،   یعنی بین مطالبی که باید به حافظه سپرد، نوعی ارتباط برقرار کرد تا یادسپاری   مطالب آسان تر شده، از جایگاه بهتری در حافظه برخوردار شوند. مطالب وابسته علاوه   بر این که بهتر حفظ می شوند، آسان تر هم به یاد می آیند و با یادآوری یکی، بقیه   نیز زنجیروار به ذهن می آیند.

برای ایجاد   همبستگی بین مطالب، تکنیک های مختلفی وجود دارد که یکی از بهترین آنها ایجاد   ارتباط مطالب جدید با مطالبی است که قبلاً در حافظه ثبت شده است. این کار، علاوه   بر تقویت مطالب پیشین، یادسپاری مطالب جدید را آسان می کند. همچنین می توان به   مقایسه مطالب مشابه در درس های مختلف پرداخت و یا به کاربرد آنها در حقایق ملموس   زندگی اندیشید. بعضی از این همبستگی ها عبارت اند از: کل و جزء (خانه و اتاق)،   عام و خاص(خوردنی و نوشیدنی)، علت و معلول (آتش و گرما)، همزمانی (زمستان و   برف)، تضاد (سیاه و سفید) و شباهت (گاو و اسب) .

به عنوان   مثال برای یادگیری لغات درس زبان، حفظ هر لغت به تنهایی و به روش طوطی وار، هم   مشکل است و هم خسته کننده و فرّار؛ اما اگر برای حفظ یک لغت به جزئیاتی از قبیل   ریشه لغت، شکل ظاهری آن، لغات متضاد و متشابه آن و شباهت های آن به معادل فارسی   اش توجّه کنیم و همچنین نقش آن لغت را در جمله ها نیز دریابیم، جایگاه آن در   حافظه بسیار استوارتر از حالتی خواهد بود که لغت به تنهایی و بدون هیچ ارتباطی   با آموخته های قبلی، به خاطر سپرده شود.

برای ایجاد   همبستگی بین مطالبی که باید به خاطر سپرد، لزومی ندارد حتما یک ارتباط منطقی   وجود داشته باشد و می توان با برقرار کردن یک ارتباط ساختگی، مطالب را به هم مرتبط   ساخت؛ زیرا ذهن بین تصورات واقعی و غیر واقعی تفاوتی قائل نمی شود. بسیاری از   دانش آموزان بدون این که از وجود چنین اصلی در یادسپاری مطلع باشند، به طور   تجربی در حفظ مطالب، برای ایجاد رابطه بین آنها می کوشند. یکی از رابطه های   معروفی که بسیار استفاده می شود، تقطیع جملات است؛ به طور مثال برای حفظ پنج   نکته، می توان با حروف اوّل آن یک کلمه ساخت و آن کلمه را حفظ کرد با یادآوری آن   کلمه، خود به خود پنج نکته مورد نظر به یاد می آیند. یکی دیگر از ماندگارترین   ارتباط ها بین مطالب، ایجاد ارتباط با تصویر بین آنهاست.

۳ . یادآوری

موفقیت در   تحصیل بیش از آن که به سطح معلومات مربوط باشد، به توانایی استفاده از آنها   بستگی دارد. از این رو توانایی استفاده از محفوظات در سیستم مطالعه ثمربخش، ملاک   مهمی در پیشرفت تحصیلی محسوب می شود ؛ زیرا ارزشیابی سیستم آموزشی به نحوی است   که تنها به مطالبی که قابل یادآوری است، بها می دهند. از این رو توانایی یادآوری   مطالب و تازه نگه داشتن محفوظات در ذهن، از اهمّیت بسیاری برخوردار است. بدین   منظور رعایت چند نکته لازم است:

الف . مرور

مغز انسان   علاوه بر این که تمام مطالبی را که یاد گرفته نگهداری می کند، تمام چیزهایی را   هم که از کودکی تاکنون شنیده و یا دیده است، در خود ذخیره کرده است. حجم اطلاعات   ذخیره شده در مغز، به قدری است که تصور آن هم مشکل است. اما فراموشی که یکی از   نعمت های خداوند است، به کمک انسان آمده، اطلاعات موجود در مغز را از دسترس ذهن   فعال، دور نگه می دارد؛ در غیر این صورت، زندگی قابل تحمل نخواهد بود. اما   فراموشی گاه مطالبی را هم که برای یادگیری آن زحمت کشیده شده نیز با خود می برد.   برای جلوگیری از این حالت طبیعی ذهن، آشنایی با شیوه کار حافظه می تواند مفید   واقع شود.

حافظه از سه   قسمت اصلی تشکیل شده است: ۱ . حافظه حسی، ۲ . حافظه کوتاه مدت، ۳ . حافظه   بلندمدت . در حالت کلی با یادگیری مطالب اطلاعات به حافظه کوتاه مدت منتقل می   شود. مدت نگهداری مطالب در این حافظه به حداکثر دو روز می رسد. برای انتقال   مطالب از حافظه کوتاه مدت به حافظه بلندمدت، باید در زمان های مشخصی بعد از   یادگیری اقدام به مرور مطالب کرد. مرور به معنای یادگیری مجدد نیست، بلکه   یادآوری مطالب و پایدار کردن آنها در حافظه است.

تحقیقات نشان   می دهد که فراموشی به تندی آغاز می شود و به کندی می گراید؛ بدین معنا که یک روز   بعد از یادگیری، ۸۰ % مطالب از ذهن فعال، خارج می شود که البته با یک مرور،   دوباره به سطح اولیه خود برمی گردد. بعد از این زمان تا یک هفته بعد، ۶۰% مطالب   فراموش خواهد شد که مرور مجدد، آن را جبران خواهد کرد. ماه بعد از این مرور، ۴۰%   مطالب فراموش می شوند که با یک مرور دیگر مطالب به سطح روز اوّل یادگیری خواهند   رسید. زمان مرور چهارم، چهارماه بعد از مرور سوم است و مرورهای بعدی در صورت   نیاز به فاصله یک سال، دو سال، پنج سال و ده سال از یکدیگر قرار دارند. بدین   ترتیب هرچه مطلبی را بیشتر مرور کنیم، علاوه بر این که مدت بیشتری در حافظه می   ماند، از درصد فراموشی آن نیز کاسته ایم.

بهترین راه   مرور، استفاده از برگه های خلاصه نویسی و طرح های شبکه ای است و برای این که   بتوان زمان های مرور را فراموش نکرد، باید در بالای برگ های خلاصه نویسی، زمان   های بالا نیز ثبت شوند. متأسفانه بیشتر دانش آموزان برای مطالعه از روش های غلط   ـ مانند چندبار خواندن و یادگیری ـ استفاده می کنند؛ در حالی که یادگیری که وقت   گیرترین قسمت مطالعه است، فقط باید یک بار و به درستی انجام گیرد و با مرورهای   منظم، مطالب را تا زمان دلخواه در دسترس داشت. یادگیری و یادسپاری، مجموعا ۹۰%   از زمان و توان مطالعه را به خود اختصاص می دهند و ۱۰% باقی مانده برای یادآوری   است که اگر به درستی انجام گیرد، مطالب در ذهن، پایدار و تازه باقی می مانند.   البته اگر نقصی در یادگیری و یادسپاری باشد، هنگام دوره کردن، زمان بسیاری به   سبب یادگیری مجدّد تلف خواهد شد.

ب . تفکر

یکی دیگر از   راه های یادآوری و زنده نگه داشتن مطالب در ذهن، فکر کردن درباره مطالب آموخته   شده است. تفکر، در واقع، مرور ذهنی است که تأثیر آن از مرورِ چشمی (یعنی خواندن   برگه های خلاصه نویسی شده) بسیار بالاتر است؛ زیرا با این کار، به فهم مطالب و   پایداری آنها توجّه ویژه می شود و از طرفی قدرت یادآوری مطالب افزایش می یابد.   این توانایی در امتحان، بسیار کارآمد و سودمند است. از همه مهم تر این که بهترین   ورزش برای حافظه، فکر کردن است و هرچه این عمل بیشتر تکرار شود، حافظه، قوی تر   شده، یادگیری و یادسپاری، آسان تر و سریع تر می شود. برای تفکر در درس ها، می   توان از طرح های شبکه ای استفاده کرد و همچنین از فرصت های مرده (بخصوص در بین   راه) استفاده نمود.

ج . امتحان

موفقیت در   امتحان، در مقاطع مختلف تحصیلی نقش کلیدی دارد. به همین علت برخی گمان می کنند   هر که بهتر امتحان بدهد، بیشتر می داند. امتحان، در واقع چیزی جز یادآوری مطالب   نیست؛ اما به علت شرایط خاص آن و اهمّیت و نقش آن در تحصیل، نیاز به توجّه ویژه   دارد. اولین نکته ای که درباره امتحان باید در نظر داشت، نوع نگرش به امتحان   است. باید امتحان را ملاک ارزیابی و شناخت نقاط ضعف و قوت خود دانست و از آن   نهراسید. البته نگرانی و ترس از امتحان، عمدتا زاییده شک و تردید و باور نداشتن   خود است.

روزهای   امتحان، زمان یادگیری نیست؛ بلکه باید به مرور و تنظیم معلومات پرداخت. برای این   کار پیش از شروع امتحانات باید برنامه ویژه ای برای مرور ریخت. یکی از کارهای   مفید پیش از امتحان، قرار گرفتن آزمایشی در شرایط و فضای امتحانی است. برای این   کار می توان با تهیه سؤالات امتحانی ترم های گذشته، خود را در موقعیت امتحان   قرار داد. این کار، علاوه بر مرور درس ها و آشنایی با سؤالات مهم، اعتماد به نفس   را افزایش داده، ترس و نگرانی از امتحان را از بین می برد. همچنین از آخرین   جلسات کلاس باید بیشتر استفاده کرد؛ زیرا اغلب معلمان در جلسات پیش از امتحان،   مطالب مهم و سؤالات امتحانی را مطرح می کنند.

از کم خوابی   و فشار آوردن در روزهای امتحان، باید به شدت پرهیز کرد؛ زیرا یکی از شرایط مهم   برای استفاده از حافظه؛ داشتن آرامش و دور بودن از فشارهای جسمی و روحی است.   بدین منظور، شب امتحان باید خوب خوابید و روز امتحان را با نرمش و خوردن صبحانه   کامل شروع کرد. مدتی پیش از امتحان به محل آن رفت و در زمان مقرر و با آرامش   کامل در جای خود قرار گرفت. امتحان را با نگاه اجمالی به تمام سؤال ها آغاز کرد   و ابتدا سؤال های آسان را پاسخ گفت. این کار، اعتماد به نفس را بالا برده، راه   استفاده از حافظه را هموار می کند. درست خواندن و خوب فهمیدن سؤالات، کمک بزرگی   در پاسخ گویی به آنها می کند. در پاسخ دادن نباید عجله کرد و جواب ها را به صورت   مرتب و منظم نوشت. بسا مسئله ای که جواب آن را درست نوشته ایم، اما به علت بدخطی   و نامنظمی، مصحّح نمی تواند آن را بخواند و نمره دهد.

  موفق باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

X