
۷ راهکار ساده برای تقویت ارتباط معلم با دانشآموزان در کلاس
رابطه میان معلم و دانشآموز، بنیانیترین عنصری است که کیفیت یادگیری و اتمسفر حاکم بر کلاس درس را تعیین میکند. تحقیقات متعدد در حوزه آموزش و پرورش به طور پیوسته نشان دادهاند که وجود یک ارتباط مثبت و مبتنی بر اعتماد، تأثیری مستقیم بر افزایش انگیزه، مشارکت فعال و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دارد. زمانی که دانشآموزان احساس کنند معلمشان به آنها به عنوان یک فرد اهمیت میدهد و در محیط کلاس احساس امنیت و پذیرش میکنند، برای یادگیری و ریسکپذیری علمی آمادگی بیشتری خواهند داشت. ساختن چنین رابطهای نیازمند صرف زمان زیاد یا اجرای برنامههای پیچیده نیست، بلکه از طریق بهکارگیری راهکارهای ساده، هوشمندانه و مستمر در تعاملات روزمره شکل میگیرد. این مقاله به بررسی هفت راهکار عملی میپردازد که هر معلمی میتواند برای ایجاد پیوندی عمیقتر و مؤثرتر با دانشآموزان خود به کار گیرد.
بنیانگذاری اعتماد و احترام متقابل
اساس هر رابطه سالمی، اعتماد و احترام دوطرفه است. استراتژیهای زیر به طور خاص برای ساختن این پایه طراحی شدهاند و به دانشآموزان نشان میدهند که در کلاس درس به عنوان یک انسان ارزشمند دیده و شنیده میشوند.
۱. استقبال و بدرقه روزانه در ورودی کلاس
یکی از سادهترین و در عین حال قدرتمندترین راهکارها، ایستادن در ورودی کلاس و خوشامدگویی به تکتک دانشآموزان در هنگام ورود است. این عمل که کمتر از چند دقیقه زمان میبرد، یک پیام روشن را ارسال میکند: (من از دیدن تو خوشحالم و تو در اینجا مهم هستی). صدا زدن نام هر دانشآموز به همراه یک لبخند یا یک سوال کوتاه و دوستانه، ارتباطی فردی و مثبت را پیش از شروع رسمی درس پایهریزی میکند. به همین ترتیب، یک خداحافظی گرم در پایان روز نیز میتواند تأثیر ماندگاری داشته باشد و نشان دهد که این ارتباط فراتر از چارچوب خشک کلاس درس است. این تشریفات ساده، کلاس را به یک جامعه کوچک و پذیرا تبدیل میکند.
۲. استفاده از تکنیک (دو دقیقه در ده روز)
این تکنیک که به استراتژی (2×10) نیز معروف است، روشی هدفمند برای ایجاد ارتباط با دانشآموزانی است که ممکن است چالشبرانگیزتر به نظر برسند. ایده اصلی این است که معلم به مدت ده روز متوالی، هر روز دو دقیقه را به صحبت کردن با دانشآموز مورد نظر اختصاص دهد. نکته کلیدی این است که موضوع این گفتگوها نباید به هیچ وجه به درس، تکالیف یا مشکلات انضباطی مرتبط باشد. موضوع میتواند علایق دانشآموز، ورزش مورد علاقه، یک بازی ویدیویی یا هر چیز دیگری باشد که به دنیای شخصی او تعلق دارد. این سرمایهگذاری زمانی کوتاه، به دانشآموز نشان میدهد که معلم او را فراتر از نمرات و رفتارهای کلاسیاش میبیند و به شخصیت او به عنوان یک فرد احترام میگذارد.
۳. به اشتراک گذاشتن داستانهای شخصی مرتبط
معلمانی که خود را به عنوان یک انسان با نقاط قوت و ضعف به دانشآموزان نشان میدهند، اغلب روابط قویتری برقرار میکنند. به اشتراک گذاشتن داستانهای کوتاه و مرتبط شخصی، میتواند به طرز چشمگیری به این فرآیند کمک کند. این به معنای افشای اطلاعات خصوصی و نامناسب نیست، بلکه به معنای به اشتراک گذاشتن تجربیاتی است که معلم را انسانیتر و قابل دسترستر نشان دهد. به عنوان مثال، تعریف کردن خاطرهای از زمانی که معلم خود در یادگیری یک مبحث خاص با مشکل روبرو بوده است، میتواند به دانشآموزان مضطرب نشان دهد که تلاش و مبارزه بخشی طبیعی از فرآیند یادگیری است و حس همدلی را در آنها تقویت میکند.
۴. گوش دادن فعال و کنجکاوی واقعی
اغلب معلمان به دلیل مشغله زیاد، به جای گوش دادن واقعی، تنها منتظر نوبت خود برای صحبت کردن هستند. تمرین (گوش دادن فعال) به معنای توجه کامل به صحبتهای دانشآموز، درک پیام او و نشان دادن این درک است. این کار میتواند از طریق تکنیکهای سادهای مانند خلاصهسازی یا بازگویی حرفهای دانشآموز (پس چیزی که تو میگویی این است که…) و پرسیدن سوالات تکمیلی که نشاندهنده کنجکاوی واقعی است، انجام شود. زمانی که دانشآموز احساس کند حرفهایش به درستی شنیده و فهمیده میشود، احساس ارزشمندی کرده و برای مشارکت بیشتر در بحثهای کلاسی ترغیب خواهد شد.
۵. شناسایی و ارجاع به علایق دانشآموزان
یادگیری زمانی به اوج خود میرسد که با علایق و تجربیات زیسته دانشآموزان پیوند بخورد. یک معلم مؤثر، زمان صرف میکند تا علایق دانشآموزان خود را بشناسد و سپس از این اطلاعات به عنوان پلی برای اتصال به محتوای درسی استفاده کند. به عنوان مثال، توضیح یک مفهوم ریاضی با استفاده از آمار یک تیم فوتبال محبوب، یا تحلیل یک متن ادبی با مقایسه آن با داستان یک فیلم پرطرفدار، میتواند توجه دانشآموزان را به شکل قابل توجهی جلب کند. این کار نه تنها یادگیری را معنادارتر میسازد، بلکه به دانشآموزان نشان میدهد که معلم برای دنیای آنها احترام قائل است.
۶. ارائه بازخورد اختصاصی و دلگرمکننده
نحوه ارائه بازخورد، میتواند یک رابطه را بسازد یا آن را تخریب کند. بازخوردی که تنها بر روی اشتباهات تمرکز دارد، میتواند باعث کاهش اعتماد به نفس و ایجاد حالت تدافعی در دانشآموز شود. در مقابل، بازخورد مؤثر باید اختصاصی، متعادل و متمرکز بر تلاش و پیشرفت باشد. استفاده از ساختار (ساندویچ بازخورد) که در آن یک نکته مثبت، سپس یک پیشنهاد برای بهبود و در نهایت یک جمله دلگرمکننده دیگر بیان میشود، بسیار کارآمد است. به جای گفتن (این جواب اشتباه است)، میتوان گفت: (من تلاشی که برای حل این مسئله کردهای را میبینم. فکر میکنی اگر از این راه حل جایگزین استفاده کنیم به چه نتیجهای میرسیم؟ مطمئنم دفعه بعد بهتر عمل خواهی کرد).
۷. ایجاد شوخطبعی و فضای مثبت
خنده یکی از سریعترین راهها برای ایجاد پیوند انسانی و کاهش تنش است. معلمی که از شوخطبعی مناسب در کلاس استفاده میکند و فضایی را ایجاد میکند که در آن دانشآموزان نیز احساس راحتی برای لبخند زدن داشته باشند، محیط یادگیری بسیار جذابتری را خلق میکند. این شوخطبعی هرگز نباید به قیمت تمسخر یک دانشآموز تمام شود، بلکه باید شامل جوکهای مرتبط با درس، داستانهای خندهدار یا صرفا داشتن یک نگرش مثبت و پرانرژی باشد. یک فضای شاد و مثبت، دانشآموزان را تشویق میکند تا با نگرش بهتری در فعالیتهای کلاسی شرکت کرده و ارتباط نزدیکتری با معلم و همکلاسیهای خود برقرار کنند.
نتیجهگیری
تقویت ارتباط معلم با دانشآموزان، هسته اصلی یک آموزش موفق و انسانمحور است. راهکارهای ذکر شده، اگرچه در ظاهر ساده به نظر میرسند، اما در صورت اجرای مداوم و صادقانه، میتوانند یک تغییر بنیادین در فرهنگ کلاس ایجاد کنند. این استراتژیها به معلمان کمک میکنند تا از نقش یک انتقالدهنده صرف اطلاعات، به جایگاه یک مربی دلسوز و راهنمای قابل اعتماد ارتقا یابند. در نهایت، دانشآموزان ممکن است جزئیات دروس را فراموش کنند، اما احساس ارزشمندی و احترامی را که از سوی یک معلم دریافت کردهاند، برای همیشه به خاطر خواهند سپرد و همین حس، بزرگترین دستاورد یک معلم است.
دیدگاه شما در این مورد چیست؟ نظرات و تجربیات خود را در بخش کامنتها با ما و دیگران به اشتراک بگذارید.